پرواز بغداد بهشت فصل دوم عملیات طریق القدس (۳)

پرواز بغداد بهشت فصل دوم عملیات طریق القدس (۳ ) بعد از ظهر روز دوشنبه دوازدهم آبان ماه ۱۳۶۰ برابر با پنجمین روز از ماه محرم نیروهای دو گردان سوار بر قطار کرمان را به مقصد قم ترک کردن فردای آن روز قطار به قم رسید عصر روز سه‌شنبه رزمندگان اعزامی که ساعت هایی را در شهر قم و در حرم مطهر حضرت معصومه (س) گذارنده بودن یک بار دیگر سوار قطار شدند مقصد اهواز نیروهایی که وارد اهواز شدن آنها را به پادگان غیور اصلی منتقل کردند و در کانکس های که آنجا بود و عده ای از مجاهدین عراقی آنجا در کانکس زندگی می‌کردند نیروها هم به آنها پیوستند ایام محرم بود نیروها در مراسم عزاداری عراقی‌ها که طبق رسم خودشان انجام شد شرکت می کردند و یک شب هم شام مهمان آنها بودند پس از استقرار رزمندگان در پرکان دیلم( پادگان غیور اصلی) قاسم سلیمانی برای هماهنگی با مسئولان ستاد عملیات جنوب و تعیین ماموریت نیروهای کرمانی به ستاد عملیات جنوب مراجعه‌کرد ابوالفضل کارآمد آقای سلیمانی را همراهی کرده است می گوید به اتفاق آقای سلیمانی به پادگان منتظران شهادت ستاد عملیات جنوب رفتیم ایشان برای انجام هماهنگی‌های عملیاتی به آنجا می‌رفتند آن روز با هم بودیم البته من داخل اتاق نرفتم ولی آقای سلیمانی رفتند و آنجا برای یک لحظه حسن باقری را دیدم آقای سلیمانی هم به اتفاق حسن باقری رفتند و صحبت‌هایشان را کردند و برگشتند حاج قاسم روزهای بد نیز در جلساتی که با حضور محسن رضایی میرقائد علی شمخانی رحیم‌صفوی حسن باقری حسین خرازی مرتضی قربانی عزیز جعفری و سایر فرماندهان عملیاتی در مقر گلف تشکیل می‌شد شرکت می کرد وی همچنین بعد از عزیمت به سوسنگرد در چندین جلسه که در سپاه سوسنگرد برگزار شد حضور یافت و در این جلسات منطقه عملیات و مانور تیپ های سپاه پاسداران در محورهای عملیاتی و خط حد هر یک از بخش ها و گردان ها مشخص شد قاسم سلیمانی در این باره می‌گوید توجیهات اولیه عموماً در سوسنگرد انجام می گرفت و چند جلسه هم در اهواز پادگان گلف برگزار شد و توجیهات کلی انجام شد ایشان که در جریان محل و نوع ماموریت نیروهای اعزامی از کرمان قرار گرفته بود و با سفر به سوسنگرد و چندین مرحله حضور درخط با نیازمندی‌های اطلاعاتی از نزدیک آشنا شده بود تصمیم گرفت تعدادی نیروی داوطلب برای شناسایی اطلاعات عملیات به ستاد عملیات جنوب معرفی کند تا آن تاریخ و مدتها بعد از آن شناسایی خطوط دشمن و پاکسازی معابر و میادین مین به صورت متمرکز از سوی نیروهای اطلاعاتی و تخریب سپاه خوزستان و ستاد عملیات جنوب انجام می شد نخستین بار در عملیات فتح المبین نیروهای کرمانی که در قالب سازمان رزم تیپ ثارالله سازماندهی شده بودند مستقلاً شناسایی هارا انجام دادند قاسم سلیمانی عده‌ای از افراد داوطلب و علاقه مند کرمانی را به واحد اطلاعات عملیات ستاد عملیات جنوب معرفی کرد این افراد بعدا واحد اطلاعات عملیات تیپ ثارالله را راه اندازی کردند مجتبی هندوزاده یکی از داوطلبان می گوید یک روز حاج قاسم به پادگان پرکان دیلم آمد همه را جمع کرد و مدتی از جنگ و وضعیت دشمن و خودی سخن گفت در خاتمه ده نفر از نیروهای داوطلب برای انجام کاری که هر لحظه امکان شهادت داشت انتخاب کرد من یکی از آن ۱۰ نفر بودم ما را به سوسنگرد بردند تعدادی هم که در موتورسواری مهارت داشتند از جمع جدا شدند و آنهایی هم که قبل از این یک دوره آموزش کوتاه و فشرده تخریب در قرارگاه کربلا دیده بودند از جمع بقیه رزمندگان جدا شدند و به اتفاق داوطلبان شناسایی به سوسنگرد اعزام و در اتاق‌های یکی از مدارس آن شهر مستقر شدند در حالیکه نیروها در حال و آموزش تخصصی تخریب و شناسایی بودند فرماندهان در تکاپوی مهیا کردن شرایط عملیات بودند که یکی از این اقدامات انجام کارهای شناسایی بود قاسم سلیمانی می‌گوید پس از مشخص شدن خط و حد ها ابتدا ما درخط بچه‌های تخریب و اطلاعات را مستقر کردیم آنها شروع کردند و شناسایی معابر و میادین مین با نزدیک شدن به زمان عملیات قاسم سلیمانی تصمیم گرفت بعضی از رزمندگان با سابقه استان را که پس از شرکت در عملیات شکست حصر آبادان همچنان در خطوط پدافندی منطقه مانده بودند به جمع پرسنل گردان ها اضافه کند نخستین فرد علی اکبر محمد حسینی بود اصغر محمد حسینی برادر علی اکبر می‌گوید یک روز صبح حاج قاسم برخاست و پرسید از اکبر چه خبر داری گفتم آخرین بار از آبادان خبر هایشان رسید به گمانم آبادان باشد ظاهراً حاج قاسم داشت اکبر را به جمع رزمندگان گردان ها اضافه کند سلیمانی تمایل داشت علاوه بر علی اکبر محمد حسینی تعداد دیگر از رزمندگان کرمانی حاضر در عملیات شکست حصر آبادان نیز به گردان جدید بپیوندند ایشان یادداشتی از رحیم صفوی فرمانده ستاد عملیات جنوب گرفت و عازم آبادان شد ابوالفضل کارآمد مسئول تدارکات گردان چنین روایت می کند آقای سلیمانی یک روز به من گفت یکی از کرمانی ها که کارهای عملیاتی کرده و در چند عملیات حضور داشته در آبادان است با هم برویم و ایشان را بیاوریم پرسیدم اسم این آقا چیست گفت علی اکبر محمد حسینی البته من موفق نشدم با ایشان بروم ولی خودش رفت »...

ادامه دارد