پرواز بغداد بهشت فصل سوم حاج قاسم به روایت فرماندهان وهمر زمان(۱)
پرواز بغداد بهشت فصل سوم حاج قاسم به روایت فرماندهان وهمرزمان (۱) یکی از ویژگی های حاج قاسم تواضع وافتادگی او است هر زمان شخصی از نیرو ها قصدملاقات سردار راداشت ایشان از روی صندلی بلند شد و دست او را می گرفت و به داخل می برد . روزی به برخی از مسئولین گفتند این که حاج قاسم ممتااز شده است به خاطر این تواضع. افتادگی .مردم داری. ومردم یاوری او است زمانی که اطراف حلب مانند یک چاه درمحاصره کامل بود اولین فردی که با هلیکوپتردرمیان آن محاصره فرود آمد سردار سلیمانی بود که همه فکر می‌کردند قطعا دشمن او را می‌زند در عملیات نصر یامحرم در جنوب حلب دشمن راه دسترسی به شهر را مسدود کرده بود حاج قاسم به من گفتند فلاح زاده برو ببین آیا می توانیم در فرودگاه حلب فرود بیاییم من رفتم بررسی کردم و گفتم به نظر می رسد هنگام شب بتوانیم فرود بیایم . در حالی که انتهای باند فرودگاه خط دشمن بود ایشان سوار هلی‌کوپتر شد بالا رفت و اوج گرفت تا موشک های دشمن به های کوپتر نرسد در نهایت سردار سلیمانی با یک هواپیما در باند فرودگاه دمشق فرود آمد و قرق را شکست زمانی که فرودگاه دمشق در محاصره ۱۰۰ درصدی بود و جاده بین فرودگاه و دمشق مسدود شده بود ایشان تعداد ۶۰ نفر از نیروهای زبده مخصوص نیروی قدس را با خود همراه کرد و در حالی که دشمن مرتب به هواپیما شلیک می کرد فرود آمدوهنکام فرود آمدن آنها نیزخمپاره‌ها باریدن گرفت وقتی سدالوعر در محاصره بود هوجاده دسترسی آن نیز کمین خورده بود تعدادی از بچه‌های حیدریون عراقی توسط داعش دستگیر شده و سر آنان بریده شده بود و کمی آن طرف تر هم شهیدحججی اسیر شده بود حاج قاسم گفت که من می‌خواهم بروم و به بچه‌های سدالوعر سری بزنم گفتم جاده کمین خورده و نمی‌توان از آن عبور کرد ایشان گفت خوب با هلی کوپتر می رویم گفتم هلی کوپتر هم در مسیر داعش است و موجب سقوطش می شود حاج قاسم در پاسخ گفت از هوا از زمین و از جناحین هم آتش ببارد من باید بروم به بچه‌های مردم سر بزنم . کی نمی توانست مانع ایشان شود و در نهایت هلیکوپتری آماده شد و سوار شدیم مسیر طولانی بود و دیدم که سردار به داخل کابین خلبان رفتند و بعد از بازگشت به من گفتند فلاح‌زاده این میگه ۲۳ در زیر پای ما متعلق به چه کسی است گفتم متعلق به داعش است چون کسی دیگر اینجا نیست ما آن زمان دقیقاً از روی سر میگ ۲۳ رد شدیم که بعد ها آقای سلیمانی میگفت فلاح‌زاده به راحتی و خونسردی تمام می گوید این ها متعلق به داعش است یک روز حاج قاسم به من گفتند می‌خواهند در روز با هواپیما در فرودگاه حلب فرود بیایم. گفتم در طول روز موشک های آنان به هواپیما می رسد اما ایشان رفت و قرق را شکست و فرودگاه را باز کرد روزی که ابوکمال آزاد شد و ایشان به حضرت آقا نامه نوشت زمانی که در خط مقدم در دوربین مشغول نگاه کردن به جبهه بود و قناسه ای شلیک شد و سردار تنهها به اندازه نیم ثانیه سرش را پایین آورد و به بلوک سیمانی خورد و تمام سیمان ها در سر و صورت و چشم شان فرو رفت حاج قاسم از سال ۱۳۵۹ تازمانی که آمریکا را در افغانستان و عراق ذلیل کرد و تا آغاز جریان داعش النصره و تکفیری‌ها گمنام بود حدود ۳۰ سال در خط مقدم جهادی و جبهه‌های جنگ گمنام بود تا اینکه داعش را در سوریه و عراق به خاک مذلت کشاند و به دنیا معرفی شد. اخلاص دیگر ویژگی سردار سلیمانی بود ایشان همیشه یک ساعت قبل از نماز صبح بیدار می شد و شب زنده داربود که حضرت آقا در مورد ایشان فرمودند ایشان شهید زنده هستند
