پرواز بغداد بهشت فصل سوم (۱۶)حاج قاسم به روایت فرماندهان و همرزمانش
پرواز بغداد بهشت فصل سوم حاج قاسم به روایت فرماندهان و همرزمان (۱۶ )
پیک خوش خبر هنگام عملیات الی بیتالمقدس حاج قاسم دستور داد روی دژ دوم عراقی ها را شناسایی کنیم نزدیک غروب دوربین دید در شب و قطب نما را برداشتم و به اتفاق دو نفر دیگر حرکت کردیم پشت دژ اول نماز مغرب و عشا را خواندیم و آماده رفتن بودیم که جوان خوش سیمایی رسید و پرسید مهدی کیه؟! جلو رفتم و گفتم من مهدی ام گفت حاجی دستور داده برگردید امشب نمی خواد برید شناسی تعجب کردم حاج قاسم قبلا برای انجام شناسایی خیلی اصرار داشت چه اتفاقی افتاده بود که منصرف شده و پیکی برای لغو شناسایی فرستاده است پرسیدم مطمئنی گفت بله وقتی وارد سنگر حاجی شدیم پرسید چرا برگشتی گفتم مگر شما پیک فرستادید که شناسایی لازم نیست با تعجب گفت من کسی رو نفرستادم در همان حال بادشروع به وزیدن کرد و کمی بد طوفان شدیدی منطقه را در بر گرفت به طوری که گرد و خاک هوا را تیره و تار کرد حاجی بعد از مشاهده آن وضع گفت آن فرد هر کسی که بوده خدا خیرش بده چون اگر در این طوفان جلو می رفتید حتما مسیر را گم می کردید و اسیر می شدید. خاطره از محمد مهدی شفازند واحد اطلاعات عملیات لشکر ۴۱ ثارالله کرمان