چشمانمان رازیبا کنیم بادیدن زیبایی ها(۱۴)
بسم الله الرحمن الرحیم
جنوب لبنان شاهد حضور تعداد زیادی بچه یتیم بود برای همین امام موسی صدر تدبیری کره بود برای ایشان پرورشگاه مخصوص ایتام داشتند
شهید چمران نیز در اداره و برنامه های این پرورشگاه ورود میکرد
یک روز به منظور سر کشی میرود به پرورشگاه پسران وقتی وارد سالن میشود بچه ها از درون کلاس صدای چمران را میشنوند سرا سیمه از کلاسها خارج شده مصطفی را حلقه میکنند و با او کشتی میگیرند در همین حین دکتر برای دفاع از خود میجنگید وبرای تشویق جملاتی را خطاب به بچه ها میگفت
شما بچه شیرید باید شیر باشید مثل شیر بجنگید و با دست به پشت کمرشان میزد و تحریکشان میکرد تا جنگ کنند برنامه ادامه داشت تا خسته میشدند همان جا وسط سالن مینشست و بچه ها دور او حلقه میزدند و صحبت میکردند
در همین حین یکی از همراهان دکتر گفت اقای دکتر باید برویم کار داریم
دکتر در جواب گفت کاری بهتر از این نصیبمان نمیشود
لحظه لحظه زندگی مصطفی درسی است برای اهل رستگاری