جبهه فرهنگی راویان نور

ترویج فرهنگ ایثاروشهادت وارزش های دفاع مقدس

جبهه فرهنگی راویان نور

ترویج فرهنگ ایثاروشهادت وارزش های دفاع مقدس

جبهه فرهنگی راویان نور

اهم فعالیت ها
جذب و سازماندهی رزمندگان و پیشکسوتان دفاع مقدس .علاقمند به روایتگری
تربیت و آموزش راوی
اعزام راوی به کاروان های راهیان نور
اعزام راوی به کلیه مدارس و دبیرستان ها دانشگاه ها و موسسات آموزشی
اعزام راوی به کلیه مراسمات.مساجد.یادوارهای شهدا،. ادارات و سازمان ها کارخانه جات.وشرکت ها
برگزاری کلاس های آمادگی دفاعی در مدارس و مراکز آموزشی پژوهشی تحقیقاتی
برگزاری دوره های آموزش.مرتبط بادفاع مقدس.مقابله باتهاجم فرهنگی.جنگ نرم وپدافند غیر عامل

طبقه بندی موضوعی
نویسندگان
پیوندهای روزانه

چشمانمان را زیبا کنیم چمران(87)

چهارشنبه, ۱۱ فروردين ۱۴۰۰، ۱۲:۵۰ ق.ظ

 

بسم الله الرحمن الرحیم

از سرنوشت همسراول و فرزندان چمران چه خبر؟

لحظات انتخاب بین ایدئولوژی و عشق!

یکی از سخت‌ترین و دردناک‌ترین مقاطع زندگی شهیدمصطفی چمران، ماجرای جدایی او از همسر اول و فرزندانش است. تامسون پذیرفته بود برای ازدواج با مصطفی، نام خود را به “پروانه” تغییر دهد که پروانه‌وار بدور شمع وجود مصطفی بسوزد.

حاصل این ازدواج یک دختر و سه پسر بود.(روشن، رحیم، علی و جمال) جمال، پسر کوچک ۴ ساله در استخر خانه پدری پروانه غرق شد. مصطفی تا مدتها برای او سوزناک شعر می‌سرود و گریه میکرد. پروانه بخاطر جنگ داخلی لبنان و شرایط جنگی و بلد نبودن زبان عربی و عقب افتادن بچه‌ها از مدرسه، و نداشتن امنیت برای خود و فرزندانش مجبور شد لبنان را ترک کند.

مصطفی اما تکلیفش و مبارزه با صهیونیست‌ها را به احساس زن و بچه ترجیح داد و در جنوب لبنان ماند. درمقابل سوال پروانه که میگفت بچه هایت چی گفت من 400 تا بچه دارم فقط اینها نیستند او تا فرودگاه اشک میریخت و زارزار گریه میکرد تا پروانه و بچه‌ها را به فرودگاه برساند.

پروانه برای ادامه زندگی مجبور شد کنار برادرانش در امریکا زندگی کند

بعد از شهادت چمران، هیچ خبری از زن و بچه‌هایش نشد بجز اطلاعات پراکنده. به نظرم وزارت خارجه کشورمان در حق همسر اول و فرزندان چمران جفا کرد. پیگیری وضعیت و تامین معیشت آنها حداقل کاری بود که میتوانست انجام دهد. برخی میگویند پروانه از دنیا رفته اما بچه ها ازدواج کردند و خود فرزنددار شدند.

نمی دانم؛ شما را نمی دانم؛ من اما هر وقت بیاد این گوشه از داستان زندگی شهیدچمران می‌افتم که چگونه مجبور شد بین احساس و تکلیف ” با “عشق و خانواده” یکی را انتخاب کند و چه دردهای کشید ناخودآگاه به گریه می‌افتم، قلبم می سوزد و چشمانم دریا می‌شود.با خود میگویم سیر در زندگی چمران نیاز به اعتقاد قلبی به عالم غیب دارد والا در کوچه پس کوچه زندگی چمران با تناقض روبرو میشوی 

اگرچه چمران میان این سوز و دردها رشد و در آسمان عرفان پرواز کرد و به معشوق خود رسید اما ماها باید بدانیم چه خون‌هایی برای این انقلاب ریخته شده و چه عشق‌هایی از هم گسسته و چه خانواده‌هایی برای ادامه حیات مبارزه، متلاشی شده و چندصدهزار بچه در این راه یتیم شدند؟ ما چه کردیم و کجا ایستاده‌ایم؟

 

jfrn.ir جبهه فرهنگی راویان نور

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۰/۰۱/۱۱
مجید روزی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی