چشمانمان را زیبا کنیم(94)
بسم الله الرحمن الرحیم
سال ۱۹۷۸ که اسرائیل به جنوب لبنان حمله کرد همه گریختند و جنوب لبنان را ترک گفتند حتی فلسطینیها نیز جنوب لبنان را ترک کردند چند اردوگاه بزرگ فلسطینی در جنوب لبنان وجود داشت که در این اردوگاه های بزرگ یک آدم هم دیده نمیشد زن و بچه کوچک و بزرگ حتی رزمندگان آنها گریختند حتی عدهای از رزمندگان آنها اصلا های خود آرپیجی مسلسل خود را زیر دوشک شاگردان ما مخفی کردند و گریختن اما عدهای از همین بچه های کوچک مانند جنگی ماندند جنگیدند مبارزه کردند و با آنکه میدانستند کشته می شوند ولی ترجیح دادند که در مدرسه خود بمانند و بمیرند برای ما چقدر سخت بود که به این بچه ها بگوییم برای حفظ جان خود مدرسه را ترک کنند و به خانه خود بروند و یا از مدرسه دور شوند آنها گریه میکردند اشک میریختن که ما باید بمانیم و به شهادت برسیم
در خلال جنگ های داخلی لبنان تقریباً همه مدارس لبنان بسته بود ولی این مدرسه باز بود و به کار خود ادامه می داد زیرا این شاگردان حاضر نبودند مدرسه را ترک گویند اگر هم مدرسه را ترک می گفتند اغلب جایی نداشتند که بروند خانه و کاشانه ای نداشتند زیرا اغلب آنها یتیم بودند من ترجیح می دادم که در مدرسه بمانند تا لااقل نان و آبی و یا خوابگاهی داشته باشند در حالی که توپخانه سنگین و بمب افکن های اسرائیل مدرسه را میکوبید و ساختمانهای مدرسه شیشههای مدرسه در و پنجره مدرسه در هم فرو می ریخت همین بچه های کوچک میماندند چنین افرادی با چنین مشخصاتی زیر آتیش مقاومت میکردند و نمی گریختند و در هر حال این مدرسه است نمونه در جنوب لبنان که خود هشت سال مدیریت این مدرسه را به عهده داشتم و از این مدت داستانها دارم خانه من در مدرسه بود مرکز ما و پادگان ما مرکز تعلیمات ما مرکز فرماندهی ما در مدرسه بود به همین علت بود که اسرائیل و دست راستی ها و چپی ها همگان از هر طرف به این مدرسه حمله می کردند و آن را می کوبیدند از کتاب لبنان چمران
jfrn.ir جبهه فرهنگی راویان نور