جبهه فرهنگی راویان نور

 بسم رب الشهدا والصدیقین چشمانم را میبندم تلاش میکنم تا صحنه های شنیده شده را تصویر سازی کنم تا بشود بهتر نوشت از آنچه که ندیده ای اما نمیشود....   کاری از گروه نویسندگان بدون مرز این جمله حقیقتا راست است شنیدن کی بود مانند دیدن ما نسل جنگ ندیده جنگ چه میدانیم میروم به آن روز ها آنجا که کفتار طمع شکار شیر میکند و طمع همیشه فقط جان صاحبش را خواهد گرفت چرا که شیر تنها هم که باشد شیر است میروم به آن روز ها آنجا که گرگ دندان تیز کرده با جماعتی بره جاهل عکس دوستی میگیرد تا سندی باشد بر رویای خیالی دوستی گرگ و بره میروم به عمق آن روز ها آنجا که جماعتی منافق صفت رویای ازادی ایران سر میدهند همان مجاهدانی که ترک موتور گلوله به عابر و کاسب و کفاش میبستند فرقی نداشت باور ها و عقیده ها قیامشان خون میخواست خون جماعتی بی گناه امان از آنانی که دنبال قربانی گرفتن از جان هموطنان خویشند برای نثار به شیطان اینان همان کفتارها و گرگ هایند امدند با فروغ جاویدانشان تا به رویای خیالی پادشاهی بر ایران جامه عمل بپوشانند مهم رسیدن بود به خواسته,چه اهمیتی داشت چه بر سر ملت خواهد آمد امدند با شعار ازادی چنگ زدند به جان ملت تا ملت را نجات دهند به این خیال خام که شیر خسته است و خفته اما برای رزمندگانی که هشت سال خواب وزندگانی شخصی را فدای راه حق کرده اند و برای ابد آماده پیکار با باطلند دیگر خستگی و خفتن بی معناست آنانی که برای رسیدن به میدان رزم سر و دست میشکستند فرقی ندارد بعث مقابلشان باشد یا کفتارهای منافق صفت مهم بودن در راه حق است و مقابل کفر ایستادن حتی اگر او که مقابل است و در جبهه کفر ایرانی باشد نوح که نبی بود و پیغام آورنده از سوی یگانه معبود فرزندی کافر داشت ایران و انقلاب نیز همین است کافر ونخاله هایی داشت و باید خالص میشد جماعتی احمق که با فروغ جاویدانشان برای ابد در ایران جاویدان خاموش شدند و به خیال حمله غافلگیرانه به کمین مرصاد صیاد ها و شوشتری های انقلاب خوردند و از صحنه خاک ایران محو چندی پیش سکان دار کشتی انقلاب میفرمود آنجا که دست خدا احساس شود یوم الله است شاید بتوان لحظه لحظه جنگ را یوم الله دانست امام نیز در گل سر سبد آن روز ها فرمود خرمشهر را خدا آزاد کرد. همین جمله کوتاه بینش توحیدی عمیق امام را میرساند میشود همین یک جمله را عمومیت بخشید تمام مناطق را خدا آزاد کرد ایران را خدا حفظ کرد از شر وجود منافقین این حرف چه شیرین است که اگر یک قدم در راهش برداری او ده قدم برای تو برمیدارد. مردان مرصاد انگار تنها به همین قانون عمل کردند که این چنین ریشه منافقین از خاک پاک ایران حذف شد. خون پاک صیاد و شوشتری که به دست همان کفتار های زخمی به زمین ریخت آن هم درست در سالهایی که گمان میرفت دیگر باب شهادت بسته است تاییدی است بر قدم های استواری که در راه خدا و برای خدا برداشتند