جبهه فرهنگی راویان نور

ترویج فرهنگ ایثاروشهادت وارزش های دفاع مقدس

ترویج فرهنگ ایثاروشهادت وارزش های دفاع مقدس

جبهه فرهنگی راویان نور

اهم فعالیت ها
جذب و سازماندهی رزمندگان و پیشکسوتان دفاع مقدس .علاقمند به روایتگری
تربیت و آموزش راوی
اعزام راوی به کاروان های راهیان نور
اعزام راوی به کلیه مدارس و دبیرستان ها دانشگاه ها و موسسات آموزشی
اعزام راوی به کلیه مراسمات.مساجد.یادوارهای شهدا،. ادارات و سازمان ها کارخانه جات.وشرکت ها
برگزاری کلاس های آمادگی دفاعی در مدارس و مراکز آموزشی پژوهشی تحقیقاتی
برگزاری دوره های آموزش.مرتبط بادفاع مقدس.مقابله باتهاجم فرهنگی.جنگ نرم وپدافند غیر عامل

طبقه بندی موضوعی
نویسندگان
پیوندهای روزانه

۴۶۸ مطلب در شهریور ۱۳۹۹ ثبت شده است

 

بسم الله الرحمن الرحیم

سیره امام

آقای فؤاد ترکمان

‏‏55ـ ‏‏شبی که امام در بیمارستان بستری بودند از پرستار یک لیوان آب‏‎ ‎‏خواستند، پرستار لیوان را پر آب کرده بود و امام نصف آب را خوردند.‏‎ ‎‏پرستار خواست نصف دیگرش را در داخل دستشویی بریزد، امام نگذاشتند‏‎ ‎‏و لیوان را گرفتند بالای سرشان گذاشتند، و بعد از مدتی آن را میل کردند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ شهریور ۹۹ ، ۰۸:۱۳
مجید روزی

بسم الله الرحمن الرحیم

 «اللَّهُمَّ اسْلُک بِنَا عَلَى یدَیهِ مِنْهَاجَ‏ الْهُدَى‏»

«خدایا! ما را در راه هدایت، بر دو دست اماممان سلوک بده»

رای یک پدر، چیزی سخت تر از دیدن اختلاف بچه هاش نیست.

تا حالا به این فکر کردیم که امام زمان پدر اصلی همه‌ی مردم‌اند و برخورد بد ما با همدیگه چه غمی به دل ایشون می‌نشونه؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ شهریور ۹۹ ، ۰۸:۱۱
مجید روزی

💠🍂💠🍂💠🍂💠🍂💠🍂 همه شهیدان به مقام حضرت عباس(علیه السلام) غبطه میخورند... حضرت امام سجاد(صلوات الله علیه) می فرمایند: رَحِمَ‏ اللَّهُ‏ الْعَبَّاسَ‏ فَلَقَدْ آثَرَ وَ أَبْلَى وَ فَدَى أَخَاهُ بِنَفْسِهِ حَتَّى قُطِعَتْ یَدَاهُ فَأَبْدَلَهُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَ‏ بِهِمَا جَنَاحَیْنِ یَطِیرُ بِهِمَا مَعَ الْمَلَائِکَةِ فِی الْجَنَّةِ کَمَا جَعَلَ لِجَعْفَرِ بْنِ أَبِی طَالِبٍ وَ إِنَّ لِلْعَبَّاسِ عِنْدَ اللَّهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى مَنْزِلَةً یَغْبِطُهُ بِهَا جَمِیعُ الشُّهَدَاءِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ. خدا حضرت عباس(علیه السلام) را رحمت کند! حقا که امام حسین(علیه السلام) را بر خویشتن مقدم داشت و جان خود را فداى آن حضرت نمود تا اینکه دستهاى مبارکش قطع شد. خداى مهربان در عوض دستهاى عباس‏ علیه السّلام دو بال‏ به وى عطا کرد تا بوسیله آنها در بهشت با ملائکه پرواز نماید. کما اینکه این نعمت را نیز به جعفر بن ابى طالب عطا کرد. به درستی که برای عباس(علیه السلام) نزد خداوند متعال منزلتی است که همه شهیدان به خاطر آن منزلت در روز قیامت بر او غبطه و رشک برند. امالی شیخ صدوق؛ مجلس ۷۰، ح ۱۰. 💠🍂💠🍂💠🍂💠🍂💠🍂

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ شهریور ۹۹ ، ۰۹:۳۲
مجید روزی

⁉️ تا روز نهم محرّم، وقوع جنگ و زمان شروع آن، به خوبی روشن نبود. در آن روز، نامه عبیدالله بن زیاد به دست عمر بن سعد فرمانده کل سپاه رسید که «هر چه زودتر کار حسین ابن على‏‌ را تمام کن. اگر تسلیم شد اورا زنده نزد من بفرست تا در باره‏اش تصمیم بگیرم، ولى‏‌ اگر از تسلیم شدن امتناع مى‏‌ورزید،

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ شهریور ۹۹ ، ۰۹:۲۹
مجید روزی

مدت زمان ۱۷ دقیقه 

بسم الله الرحمن الرحیم

تازه شد نهضت عاشورا

کاروان الهی برپاست

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ شهریور ۹۹ ، ۰۹:۱۷
مجید روزی

بسم الله الرحمن الرحیم

چند روز که از بستری شدن حاج آقا ابوترابی در بهداری اردوگاه گذشت و کمی سلامت خود را به دست آورد عراقیها او را به اتاق ۱۶ منتقل کردند انجا کاملاً تحت نظر بود و به همین دلیل سعی میکرد به اتاقهای دیگر نرود تا برای کسی دردسر درست نشود اما اسرای بسیاری به اتاق او رفت و آمد میکردند آنقدر که گاهی مجال نمی یافت استراحتی کند وقتی برخی به این مطلب اعتراض میکردند

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ شهریور ۹۹ ، ۰۹:۱۳
مجید روزی

🍀﷽🍀

 #قسمت4 نمی دانم چرا، ولی گوشی را برداشتم و شماره ی سارا را گرفتم. ـ بله آرش. ـ سلام کردن بلد نیستی؟ ـ خب سلام،خوبی؟ ـ سلام،ممنون، سارا یه سوال، تو با مداد رو جزوه ام علامت زدی؟ ـ علامت؟نه چه علامتی؟ ـ یکی با مداد روی جزه ام علامت و پرانتز و از این جور چیزا گذاشته بعضی مطالبش رو، انگار مطالب مهم تر رو... از صدای سارا تعجب مشخص بود که گفت: ـ نه من نذاشتم، شاید کار راحیله، حالا مگه مهمه؟

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ شهریور ۹۹ ، ۰۸:۵۴
مجید روزی

 #قسمت_چهارم 💠

انگار گناه #ایرانی و رافضی بودن با هیچ آبی از دامنم پاک نمی‌شد که خودش را عقب کشید و خواست در را ببندد که سعد با دستش در را گرفت و گله کرد :«من قبلاً با ولید حرف زدم!» و او با لحنی چندش‌آور پرخاش کرد :«هر وقت این #رافضی رو طلاق دادی، برگرد!» در را طوری به هم کوبید که حس کردم اگر می‌شد سر این ایرانی را با همین ضرب به زمین می‌کوبید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ شهریور ۹۹ ، ۰۸:۳۸
مجید روزی

: ✍️ #قسمت_اول 💠

ماشین را که از پارکینگ بیرون زدم، سرایدار شرکت با نگرانی تأکید کرد :«خانم مهندس، خیلی مواظب باشید! میگن خیابون کلاً بسته شده، یکی از بچه ها می گفت خواسته بره، حمله کردن همه شیشه ها ماشینش رو خورد کردن.» ترسی که از اخبار امروز به جانم افتاده بود، با هشدارهای پیرمرد بیشتر به دلم چنگ می زد و چاره ای نداشتم که با کلافگی پاسخ دادم :«چیکار کنم؟ بلاخره باید برم!» و اضطرابم را با فشردن پا روی پدال خالی کردم که گاز دادم و رفتم. 💠

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ شهریور ۹۹ ، ۰۸:۲۱
مجید روزی

 بسم الله الرحمن الرحیم

حر باش تا امام دعا گویت باشد حر باش تا نسبت به امام ادب داشته باشی  
توی ماشین،صدای نوحه و مداحی در گوشم می پیچید،در فکر فرو رفتم.یاد مقتل و حسین..زینب و اسارت.
.داغ حسین کهنه نمی شد..!گویی تازه رخ داده بود.مقتل خود نیز باعث تجسم کردن واقعه عاشورا بود.چه سخت گذشته بود بر حسین و آل حسین...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ شهریور ۹۹ ، ۰۸:۱۷
مجید روزی