جبهه فرهنگی راویان نور

ترویج فرهنگ ایثاروشهادت وارزش های دفاع مقدس

ترویج فرهنگ ایثاروشهادت وارزش های دفاع مقدس

جبهه فرهنگی راویان نور

اهم فعالیت ها
جذب و سازماندهی رزمندگان و پیشکسوتان دفاع مقدس .علاقمند به روایتگری
تربیت و آموزش راوی
اعزام راوی به کاروان های راهیان نور
اعزام راوی به کلیه مدارس و دبیرستان ها دانشگاه ها و موسسات آموزشی
اعزام راوی به کلیه مراسمات.مساجد.یادوارهای شهدا،. ادارات و سازمان ها کارخانه جات.وشرکت ها
برگزاری کلاس های آمادگی دفاعی در مدارس و مراکز آموزشی پژوهشی تحقیقاتی
برگزاری دوره های آموزش.مرتبط بادفاع مقدس.مقابله باتهاجم فرهنگی.جنگ نرم وپدافند غیر عامل

طبقه بندی موضوعی
نویسندگان
پیوندهای روزانه

۴۶۸ مطلب در شهریور ۱۳۹۹ ثبت شده است

✍️  #قسمت_دوم 💠 از ترس همه بدنم رعشه گرفته بود و با همین دستان رعشه گرفته، تلاش می کردم در ماشین را از داخل قفل کنم و نمی توانستم که همه انگشتانم می لرزید. ولی انگار به من کاری نداشتند و تنها این طعمه تنها را با تمام قدرت می زدند. با هر ضربه ای که به پیکرش می زدند، فشار بدنش را احساس می کردم که به شیشه کنارم کوبیده می شد و ماشین را می لرزاند و آخرین بار ناله اش را هم شنیدم. 💠

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ شهریور ۹۹ ، ۰۹:۱۱
مجید روزی

*🍀﷽🍀

#عبور_از_سیم_خاردار_نفس #قسمت5 به خودم جرات دادم و به طرفش رفتم وگفتم: ـ ببخشید یه سوالی داشتم. سرش را بالا آوردو بلند شد، یه قدم به طرفم امد و گفت: ـ بله! جزوه ام را در آوردم و علامت ها را نشانش دادم و گفتم: ـ اینارو شما کشیدید؟ نگاهی به جزوه انداخت و با تعجب گفت: ـ آخ ببخشید، آره فکر کنم. من چرا روی جزوه شما علامت گذاشتم،

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ شهریور ۹۹ ، ۰۹:۰۴
مجید روزی

بسم الله الرحمن الرحیم

هم_خدا_هم_خرما پیش از اسلام، قبایل مختلف اطراف مکه، هر کدام بتی مخصوص به خود داشتنـد و آن را به آیین و شیوه ای خـاص می پـرستیـدند. در ایـن میـان بت قبیله حنیفه از همه خاص تر بود، زیـرا ایـن بت ، از خـرما و آرد ساخته شده بود اما همان سال ، خشکسالی و قحطی بر مردم قبیله حنیفه آنچنان فشار آورد،

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ شهریور ۹۹ ، ۰۸:۵۷
مجید روزی
 

بسم الله الرحمن الرحیم

چه سود دل به غمت دادن و زبانم لال
حسین گفتن و آتش زدن به بیت المال

حسین کوفی پیمان شکن نمی خواهد
حسین سینه زن راهزن نمی خواهد

حسین را ز مرامش شناختن هنر است
حسینی دیگری از نو نساختن هنر است

#حسینی_باشیم
 

نه ظلم کن به کسی، نه به زیر بار ظلم برو ..
که این مرام حسین است و منطق دین است

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ شهریور ۹۹ ، ۰۸:۴۹
مجید روزی
 

بسم الله الرحمن الرحیم

فکر میکردیم عرصه مأموریت سپاه قدس فقط در افغانستان است

شما خودتان سردار سلیمانی را از کجا و چطور شناختید؟

گفتگو با سرتیپ بختیار: من سردار سلیمانی را از سالهای 78ــشناختم، آنهم بهواسطه تغییر و تحولاتی که پس از فرماندهی ایشان در نیروی قدس به وجود آمد و ما این تغییرات را در صحنه میدانی افغانستان بهوضوح میدیدیم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ شهریور ۹۹ ، ۰۸:۴۶
مجید روزی

بسم الله الرحمن الرحیم

 

 بهگواه محسن رضایی و حسین اللهکرم، احمد متوسلیان فرماندهای با عاطفه و البته فردی جدی در امر آموزش و سازماندهی نیروهای رزم بوده است.

خلاصه کلام آنکه رویکرد متوسلیان و همت در مریوان و پاوه، بهگونهای بوده که گویی نه برای جنگ، بلکه برای آبادانی و رساندن امکانات به مردم زجرکشیده، به اینمناطق محروم رفته بودند فن خطابه، یکی از تواناییهایی است که دوستان و همسنگران متوسلیان برای او برمیشمارند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ شهریور ۹۹ ، ۰۸:۴۴
مجید روزی

سم الله الرحمن الرحیم

در حضور غربت یاران

سید دل پرخونی داشت، همراهانش با صدای «یارب»های او در نیمهشب

آشنا بودند. پاسی از شب که میگذشت، در انتظار صدای نالههای آوینی چشمانشان را باز میکردند مرتضی مرثیهسرا بود، دلی عاشورایی داشت قصه وصال، روح بیتابش را عاشق میساخت. یکبار در دوکوهه به او گفتم:

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ شهریور ۹۹ ، ۰۸:۴۲
مجید روزی

بسم الله الرحمن الرحیم

چند روز که از بستری شدن حاج آقا ابوترابی در بهداری اردوگاه گذشت و کمی سلامت خود را به دست آورد عراقیها او را به اتاق ۱۶ منتقل کردند انجا کاملاً تحت نظر بود و به همین دلیل سعی میکرد به اتاقهای دیگر نرود تا برای کسی دردسر درست نشود اما اسرای بسیاری به اتاق او رفت و آمد میکردند

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ شهریور ۹۹ ، ۰۸:۲۷
مجید روزی

📘 *(قسمت شانزدهم)

✍وقتی که مشغول به کار شدم، حساب سال داشتم. یعنی همه ساله اضافه درآمدهای خودم را مشخص می‌کردم و یک پنجم آن را به عنوان خمس پرداخت می‌کردم. 🔰با اینکه روحانیان خوبی در محل داشتیم، اما یکی از دوستان گفت: یک پیرمرد روحانی در محل ما هست، خمس را به ایشان بده و رسیدش را بگیر. ☘ *در زمینه خمس خیلی احتیاط می کردم*. مراقب بودم که چیزی از قلم نیفتد. ♦️

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ شهریور ۹۹ ، ۰۸:۲۵
مجید روزی
 

بسم الله الرحمن الرحیم

امام حاضر

ابوالفضل مایی

یکی از روزهای تابستان سال ۱۳۶۵ بود که از روابط عمومی ریاستجمهوری زنگ زدند و گفتند که آقای رئیسجمهور عزم تبریز دارند و مایل هستند ملاقاتی با استاد (شهریار)تدارک شود که بهتر است چند تن از شعرای تبریز هم در آن دیدار ملتزم و مشایع باشند. روز بعدش معظمله به تبریز آمدند و چون حضور ایشان در منزل استاد یا منزل محل ورود آقا که منزل امام جمعهی وقت بود، مناسب نمیبود، سالن استانداری را در نظر گرفتیم و حدود ۲۰ تا ۳۰ تن از شعرای تبریز را هم دعوت کردیم. بعد از نماز مغرب بنده استاد را از منزلشان به میعاد ملازمت کردم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ شهریور ۹۹ ، ۰۸:۱۷
مجید روزی