راویان سپاه سیدالشهداء (ع)

ترویج فرهنگ ایثاروشهادت وارزش های دفاع مقدس

راویان سپاه سیدالشهداء (ع)

ترویج فرهنگ ایثاروشهادت وارزش های دفاع مقدس

راویان سپاه سیدالشهداء (ع)

اهم فعالیت ها
جذب و سازماندهی رزمندگان و پیشکسوتان دفاع مقدس .علاقمند به روایتگری
تربیت و آموزش راوی
اعزام راوی به کاروان های راهیان نور
اعزام راوی به کلیه مدارس و دبیرستان ها دانشگاه ها و موسسات آموزشی
اعزام راوی به کلیه مراسمات.مساجد.یادوارهای شهدا،. ادارات و سازمان ها کارخانه جات.وشرکت ها
برگزاری کلاس های آمادگی دفاعی در مدارس و مراکز آموزشی پژوهشی تحقیقاتی
برگزاری دوره های آموزش.مرتبط بادفاع مقدس.مقابله باتهاجم فرهنگی.جنگ نرم وپدافند غیر عامل

طبقه بندی موضوعی
نویسندگان
پیوندهای روزانه

۴۸ مطلب با موضوع «شهید دکتر مصطفی چمران» ثبت شده است

تقوا رامی پذیرم شهید چمران

پنجشنبه, ۱۳ آذر ۱۳۹۹، ۰۷:۲۵ ق.ظ

مى گویند تقوا از تخصص لازم تر است ! آنرا مى پذیرم اما مى گویم: آنکس که تخصص ندارد و کارى را مى پذیرد، بى تقواست! #مصطفى_چمران 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ آذر ۹۹ ، ۰۷:۲۵
مجید روزی

زنده بمانم آبروی شماراخواهم برد

سه شنبه, ۲۷ آبان ۱۳۹۹، ۰۶:۵۶ ب.ظ
شهید چمران خطاب به بنی‌صدر؛
سرهنگ سید کاظم فرتاش در خاطرات خود آورده است: شهید چمران در گفت‌وگوی تلفنی که در شب آزادسازی سوسنگرد با بنی‌صدر داشت گفت: «من فردا صبح با نیروهای مردمی وارد سوسنگرد خواهم شد اگر شهید شدم، که به نفع شماست ولی اگر زنده ماندم آبروی شما را خواهم برد.»
 
کد خبر: ۴۲۶۶۳۷
تاریخ انتشار: ۲۶ آبان ۱۳۹۹ - ۰۹:۰۲ - 16November 2020
 

به گزارش دفاع‌پرس از مشهد، یکی از وقایع حماسی که با ویژگی­های خاص خود، در روند جنگ تحمیلی و دفاع مقدس آثار و برکات تعیین­کننده­ای داشت، «حماسه‌ی آزادسازی سوسنگرد» پایتخت غیرت و مقاومت میهن اسلامی، در 26 آبان 1359 است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ آبان ۹۹ ، ۱۸:۵۶
مجید روزی

چشمانمان رازیبا کنیم بادیدن زیبایی ها(۴)

چهارشنبه, ۹ مهر ۱۳۹۹، ۱۰:۱۳ ب.ظ

بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ

  بالاخره یک روز همراه یکی از دوستانم که  قصد داشت برود موسسه ، رفتم در طبقه  اول مرا معرفی کردند به آقایی و گفتند  ایشان دکتر چمران هستند. مصطفی لبخند به لبش داشت و من خیلی جا خوردم  .فکر می کردم که کسیکه اسمش با جنگ  گره خورده و همه از او می ترسند باید  آدم خشنی باشد ، حتی می ترسیدم ،  اما لبخند او و آرامشش مرا غافلگیرکرد . :دوستم مرا معرفی کرد و مصطفی با  تواضعی خاص گفت: شمایید ؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ مهر ۹۹ ، ۲۲:۱۳
مجید روزی

چشمانمان رازیبا کنیم بادیدن زیبایی ها(۳)

سه شنبه, ۱ مهر ۱۳۹۹، ۱۰:۱۹ ب.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

چشمانمان را زیبا کنیم 3

مدرسه ما تو جنوب لبنان زیر اتش توپ و خمپاره بود

یک شب دیر وقت بود خمپاره ای درست نزدیک خوابگاه بچه ها خورد یکی بچه ها بشدت ترسید کودکی  نارامی میکرد  ناچارا رفتیم سراغ دکتر چمران تا چاره ای پیدا کنیم چمران امد کودک را روی زانویش نشاند با او مشغول صحبت شد فورا ساکت شد چیزی نگذشت خوابش برد دکتر مطمئن شد بچه ارام شده خوابش برده او را سر جایش گذاشت و به ما گفت هر موقع کودکان بی تابی کردند مصطفی را صدا کنید ساعتش مهم نیست (خوابگاه بچه یتیمان انجا بود )

دستی که با  ذوالفقار در میدان نبرد امان را از دشمن میبرد همان دست در کنار یتیمان امانگاه میشود



 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ مهر ۹۹ ، ۲۲:۱۹
مجید روزی

چشمانمان رازیبا کنیم بادیدن زیبایی ها(۲)

جمعه, ۲۸ شهریور ۱۳۹۹، ۱۰:۰۷ ب.ظ

بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن

بہ روایت غاده جابر

ماجرا از روزی شروع شد که سید محمد غروی ،

 روحانی شهرمان ، پیشم آمد و گفتآقای

 صدر می خواهد شما را ببیند.من آن وقت

 از نظر روحی آمادگی دیدن کسی را نداشتم ، 

مخصوصا این اسم را .اما سید غروی خیلی

 اصرار می کرد که آقای موسی صدر چنین و

 چنان اند ، 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ شهریور ۹۹ ، ۲۲:۰۷
مجید روزی

چشمانمان رازیبا کنیم بادیدن زیبایی ها(۱)و

جمعه, ۲۸ شهریور ۱۳۹۹، ۰۹:۴۹ ب.ظ

بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن:
بہ روایت غاده جابر
چشمانمان را زیبا کنیم با دیدنزیبایی ها (1)
سال ها از روزی که سرانجام چمران دراین زمین آرام گرفت میگذرد و این
 بارغادهداستانی از تاریخ این سرزمینروایت می کند،داستان “مرد صالحی که یک روز در این سرزمین به خلوص قدم زددختر قلم را میان انگشتانش جابهجا کرد وبالاخره روی کاغذی که تمام

شب مثل میت

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ شهریور ۹۹ ، ۲۱:۴۹
مجید روزی

رضاسگ باز

شنبه, ۲۲ شهریور ۱۳۹۹، ۱۰:۳۹ ب.ظ

🔺️یه لات بود تو مشهدهم سگ خرید و فروش می کرد، هم دعواهاش حسابی سگی بود!! 🔸️یه روز داشت می رفت سمت کوهسنگی برای دعوا و غذا خوردن ! که دید یه ماشین با آرم ”ستاد جنگهای نامنظم“ داره تعقیبش می‌کنه. 🔹️شهید چمران از ماشین پیاده شد و دست اونو گرفت و گفت : ”فکر کردی خیلی مردی؟!“ 🔸️رضا گفت : بروبچه ها که اینجور میگن!!! 🔹️چمران بهش گفت : اگه مردی بیا بریم جبهه!! به غیرتش بر خورد ،

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ شهریور ۹۹ ، ۲۲:۳۹
مجید روزی

شهید دکترمصطفی چمران به روایت غاده(۳۲)

شنبه, ۴ مرداد ۱۳۹۹، ۱۲:۲۰ ب.ظ

 

بسم الله الرحمن الرحیم 

نامه ای به عاشق صادق 

تو را سرزنش می کردند که «این چه زندگی است که تو داری؟» و تو می گفتی «خودم خواستم، خودم انتخاب کردم.» تو مصطفی را خوب شناخته بودی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ مرداد ۹۹ ، ۱۲:۲۰
مجید روزی

شهید دکترمصطفی چمران به روایت غاده(۳۱)

جمعه, ۳ مرداد ۱۳۹۹، ۱۱:۵۷ ق.ظ

 

بسم الله الرحمن الرحیم 

مصطفی و غاده 

 

«شهید چمران حدود شش یا هفت سال بعد از دوری از همسر اول، با خانم «غاده جابر» در جنوب لبنان آشنا می شود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ مرداد ۹۹ ، ۱۱:۵۷
مجید روزی

شهید دکترمصطفی چمران به روایت غاده(۳۰)

دوشنبه, ۱۶ تیر ۱۳۹۹، ۰۲:۲۲ ب.ظ

 

بسم رب الشهدا

مصطفی و غاده 

فاطمه طباطبایی، عروس امام‌خمینی (ره) و همسر زنده‌یاد سید احمد خمینی در کتاب خود با عنوان «اقلیم خاطرات» ، ماجرای ازدواج شهید چمران را شرح میدهد:

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ تیر ۹۹ ، ۱۴:۲۲
مجید روزی