عبورازسیم خاردارنفس (۴۱)
🍀﷽🍀
#عبور_از_سیم_خاردار_نفس #قسمت41
با گفتن من وظیفم بوده رفتم وضو گرفتم و نمازم را خواندم.کمی ضعف داشتم ولی دوست داشتم بعد از نماز افطار کنم. وقتی سر میز نشستم به این فکر کردم کاش خودش هم بود. خجالت می کشیدم بگویم خودش هم بیاید. اصلا اگر می آمد معذب می شدم. با صدایش از افکارم بیرون امدم. ــ افطارتونو با آب جوش باز می کنید یا چایی؟ ـ