حکایت زیبا (۸۹)
بسم الله الرحمن الرحیم
بهترین_معجون
فردى ازدواج کرد و به خانه جدید رفت ولی هرگز نمیتوانست با همسر خود کنار بیاید. آنها هر روز با هم جر و بحث می کردند. روزی نزد یک داروسازی قدیمی رفت و از او تقاضا کرد سمی بدهد تا بتواند با آن همسر خود را بکشد.