جبهه فرهنگی راویان نور

ترویج فرهنگ ایثاروشهادت وارزش های دفاع مقدس

جبهه فرهنگی راویان نور

ترویج فرهنگ ایثاروشهادت وارزش های دفاع مقدس

جبهه فرهنگی راویان نور

اهم فعالیت ها
جذب و سازماندهی رزمندگان و پیشکسوتان دفاع مقدس .علاقمند به روایتگری
تربیت و آموزش راوی
اعزام راوی به کاروان های راهیان نور
اعزام راوی به کلیه مدارس و دبیرستان ها دانشگاه ها و موسسات آموزشی
اعزام راوی به کلیه مراسمات.مساجد.یادوارهای شهدا،. ادارات و سازمان ها کارخانه جات.وشرکت ها
برگزاری کلاس های آمادگی دفاعی در مدارس و مراکز آموزشی پژوهشی تحقیقاتی
برگزاری دوره های آموزش.مرتبط بادفاع مقدس.مقابله باتهاجم فرهنگی.جنگ نرم وپدافند غیر عامل

طبقه بندی موضوعی
نویسندگان
پیوندهای روزانه

۱۰۶ مطلب با موضوع «حماسه سرلشکر شهید محمود کاوه» ثبت شده است

حماسه سرلشکر شهید محمود کاوه (۳۷)مردجنگ

سه شنبه, ۲۲ مهر ۱۳۹۹، ۰۲:۴۱ ب.ظ

حماسه سرلشکر شهید محمود کاوه قسمت سی و هفتم مرد جنگ قبل از ازدواج در واحد تعاون سپاه مشهد مشغول به کار بودم یکی از کارهای هر روزمان سرکشی از خانواده های شهدا و رزمندگان بود عمده هدف ما این بود که در حد توان مشکلات آنها را حل کنیم یک روز یکی از خواهران همکار مرا به خانمی معرفی کرد و گفت ایشان هم خواهر آقای محمود کاوه اندکه میخوان شما را ببینند و با هاتون صحبت کنند. اسم محمود کاوه را زیاد شنیده بودم و حتی برای سرکشی به خانه شان رفته بودم برادرهایم توی خانه خیلی از اوحرف می زدند برای همین با یک حالت خوشحالی با او سلام و احوالپرسی کردم اول فکر کردم شاید

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ مهر ۹۹ ، ۱۴:۴۱
مجید روزی

حماسه سرلشکر شهید محمود کاوه (۳۶)

دوشنبه, ۲۱ مهر ۱۳۹۹، ۰۸:۴۳ ق.ظ

 قسمت سی و ششم

در خاطر کوه ها 

عملیات که تمام شد پیشتر نیروها برگشتن پیرانشهر تو همین اوضاع و احوال نزدیک غروب یکی از بچه های مهندسی خبر آورد که بلدزر شان نزدیک روستای بستان بیک گیر کرده است خواستم چند نفر همراهش بفرستم گفت فایده ای نداره گفتم پس چه کار کنیم.گفت تنها راهش اینه که یه بلدزر دیگه بیادواونو بکسل کنه این راه به خاطر نزدیک شدن به شب اصلاً عملی نبود

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ مهر ۹۹ ، ۰۸:۴۳
مجید روزی

حماسه سرلشکر شهید محمود کاوه (۳۵)مهمان عزیز

يكشنبه, ۲۰ مهر ۱۳۹۹، ۱۲:۲۳ ب.ظ

 قسمت سی و پنجم

مهمان عزیز

ارتفاعات مشرف به پسوه که آزاد شد بلافاصله عملیات آزاد سازی جاده پسوه از مهاباد هم طراحی و شروع شد.با یک سلسله عملیات های نامنظم و غافلگیرانه در عرض چند روز توانستیم منطقه وسیعی را ازضد انقلاب پس بگیریم و پاکسازی کنیم موفقیت در همین عملیات ها بود که اسم‌کاوه را بر سر زبانها انداخت درست مثل اوایل ورودش به کردستان که در سقز شهرت و آوازه ای پیدا کرد خودی ها و به خصوص نیرو های ارتش و ژاندارمری که مدام زیر فشار ضد انقلاب بودند از

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ مهر ۹۹ ، ۱۲:۲۳
مجید روزی

 قسمت سی و چهارم کار ناتمام

محمود تو عملیات پاکسازی روستای محمدشاه مجروح شده بود نیروهای تیپ شبانه منتقلش کردند ارومیه و در بیمارستان بستری اش کردیم خون زیادی از بدنش رفته بود گویی نفس های آخر را می کشید امیدی به زنده ماندنش نبود برای اینکه از دست نرود دعا می کردیم یکی از دکترها آمد و با نگرانی گفت باید بهشون خون بدیم فوری بین بچه‌های پاسدار اعلام کردیم تا هرکس گروه خونیش او هست به بیمارستان مراجعه کند خیلی ها آمدند و خون دادند

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ مهر ۹۹ ، ۱۴:۴۰
مجید روزی

حماسه سرلشکر شهید محمود کاوه (۳۳)وداع آخر

پنجشنبه, ۱۷ مهر ۱۳۹۹، ۰۱:۴۸ ب.ظ

 قسمت سی و سوم

وداع آخر رفته رفته که آوازه تیپ ویژه شهدا و فعالیت‌های آن در همه جا پیچید نیرو و امکانات بود که سرازیر می‌شد ساختمان هنرستان فنی حرفه ای برای تیپ با آن همه نیرو و خودرو جای کوچکی بود و اصلاً استقرار نیروهای نظامی با آن استعداد دیگر در محدوده شهر مناسب نبود. حاجی بروجردی هم زمان باپاک سازی جاده مهاباد سردشت دغدغه پیدا کردن جای مناسب برای تیپ را داشت چند جا را هم دیده بود اما این آخری منجر به شهادتش شد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ مهر ۹۹ ، ۱۳:۴۸
مجید روزی

حماسه سرلشکر شهید محمود کاوه (۳۲)تاکتیک موثر

چهارشنبه, ۱۶ مهر ۱۳۹۹، ۰۷:۲۳ ب.ظ

قسمت سی و دوم

تاکتیک موثر

سلیم محمدی بلد چی ما بود کاوه پشت سرش می رفت و من و یک گروهانی نیرو هم دنبالشون هدف روستای کلای تومان بودوطبق اخباری که دست ما رسیده بود ۱۰۰ نفر از نیروهای زبده ضد انقلاب جمع شده بودند آنجا و آماده یک عملیات همه جانبه بودند کاوه چند نفر را فرستاد تا آنها را دور بزنند و از پشت راهشان را ببندند بنا شد ما هم از روبه رو بزنیم به آنها نرسیده به روستا از دره قاسمی گرانی کشیدیم بالا هنوزتوسینه کش کوه بودیم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ مهر ۹۹ ، ۱۹:۲۳
مجید روزی

حماسه سرلشکر شهید محمود کاوه (۳۱)پیچ آخر

سه شنبه, ۱۵ مهر ۱۳۹۹، ۰۲:۲۵ ب.ظ

قسمت ۳۱ پیچ آخر

جاده پیرانشهر سردشت کمین خور های زیادی داشت هرچه به جنگل آلواتان نزدیک تر می شدیماین گمین خورها بیشتر شدند ضد انقلاب که از اول عملیات حسابی تلفات داده بود حکایت مار زخم‌خورده را داشت از هر فرصتی استفاده می کرد و به نیروهای ما کمین می زد تا شاید با این وسیله بتواند مانع پیشروی تند و سریع تیپ ویژه شهدا بشود آن روز قبل از جنگل آلواتان یک گروه از نیروها افتاده بودندتوکمین با ما فاصله زیادی نداشتند صدای تیراندازی به خوبی شنیده می‌شد کاوه بگنجی زاده گفت بریم ببینیم چه خبره بروجردی همانجا بود

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ مهر ۹۹ ، ۱۴:۲۵
مجید روزی

 قسمت (۳۰ ) جان های با ارزش

همیشه سفارش می‌کرد و می‌گفت وقتی برای پاکسازی به شهر و روستا می روید مبادا بطرف غیرنظامی ها تیراندازی کنید حساب مردم کرد را کاملاً از ضد انقلاب جدا می دانست و در واقع شعار و شعورش همان فرمایش حضرت امام بود که ما با کفر می جنگیم نه با کردمحمود اصلاً با مردم قاطی بود تا جایی که ما بعضی وقت ها می‌ترسیدیم خطری تهدیدش کند اگر ضد انقلاب فرار می‌کرد به دستور محمود می رفتیم توی روستا و آنها را محاصره می کردیم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ مهر ۹۹ ، ۱۳:۴۳
مجید روزی

 بخش دوم عملیات تمام شد برگشتم اردوگاه خودمان آنهایی را که اسیر کرده بودیم آوردیم تا اطلاعات بیشتری از موقعیت و محل استقرار شان بگیریم همه نیروها و خصوصاً مربی ها خوشحال بودند این شکست برای خالو سنگین آمد شبانه آمد شروع کرد به اعتراض که چرا بدون اطلاع و هماهنگی ما این کار را کردید و اصلاً قرارمان این نبود خلاصه خیلی ناراحت بود و این کار را خلاف می دانست محمود در جوابش گفت این چه آموزشی شده که ما تو بوق و کرنا کنیم که می خواهیم به شما حمله کنیم باید مثل یک عملیات واقعی کار کنیم تا نیروها همه چیز رو خوب لمس کنند

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ مهر ۹۹ ، ۰۷:۴۵
مجید روزی

 قسمت بیست و نهم دوره سیزدهم (۱)

عملیات آزادسازی جاده بانه سردشت که تمام شد محمود را راضی کردم که چند روزی با هم برویم مرخصی وقتی رسیدیم مشهد روز بعدش خبرم کرد که فردا پادگان آموزش اردوی پایان دوره دارد من هم که خودم نیروی پادگان بودم و دلم برای دیدن بچه ها تنگ شده بود ازخداخواسته قبول کردم شب با موتور رفتم دنبالش اسلحه ژ۳ تاشوراکه همیشه همراهش بود برداشت با هم راه افتادیم سمت پادگان و بعد هم رفتیم سمت اردوگاه که توی جاده شاندیز بود آن اردو مربوط به دوره سیزدهم آموزش نیروهای کادر سپاه بود همه جوان بودند و پرشور سین اردوگاه که مشخص شده طرح درس خصوصاً در بحث جنگ نامنظم ناقص بود با آمدن محمود و نظراتی که داد تکمیل شد قرار شد

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ مهر ۹۹ ، ۰۷:۳۹
مجید روزی