جبهه فرهنگی راویان نور

ترویج فرهنگ ایثاروشهادت وارزش های دفاع مقدس

جبهه فرهنگی راویان نور

ترویج فرهنگ ایثاروشهادت وارزش های دفاع مقدس

جبهه فرهنگی راویان نور

اهم فعالیت ها
جذب و سازماندهی رزمندگان و پیشکسوتان دفاع مقدس .علاقمند به روایتگری
تربیت و آموزش راوی
اعزام راوی به کاروان های راهیان نور
اعزام راوی به کلیه مدارس و دبیرستان ها دانشگاه ها و موسسات آموزشی
اعزام راوی به کلیه مراسمات.مساجد.یادوارهای شهدا،. ادارات و سازمان ها کارخانه جات.وشرکت ها
برگزاری کلاس های آمادگی دفاعی در مدارس و مراکز آموزشی پژوهشی تحقیقاتی
برگزاری دوره های آموزش.مرتبط بادفاع مقدس.مقابله باتهاجم فرهنگی.جنگ نرم وپدافند غیر عامل

طبقه بندی موضوعی
نویسندگان
پیوندهای روزانه

۱۰۶ مطلب با موضوع «حماسه سرلشکر شهید محمود کاوه» ثبت شده است

قسمت (۴۶) لحظه نفس گیر بخش اول

  حول وحوش ظهر بود که قمی با موتور آمدجلوی واحد اطلاعات «گفت بگو بچه ها آماده بشن میخوایم بریم عملیات »یک هیز(معادل گردان) از ضد انقلاب در روستای قره قشلاق ,پشت پادگان تجمع کرده و قصد داشتند به پادگان حمله کنند. هنوز ۲۴ ساعت نمی شد که از عملیات آمده بودیم با این حال فورٱ آماده شدیم و رفتیم موقعیت کرد آنها با یک گردان ها.بایک گردان حرکت کردیم طرف سه راه نقده و روستای دارلک.قمی باجیپش جلو بود و ما هم پشت سرش و بعد هم بقیه نیروها که توی تویوتا و نفربرها بودند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ آبان ۹۹ ، ۱۷:۳۶
مجید روزی

حماسه سرلشکر شهید محمود کاوه قسمت چهل و پنجم مجروحیت ویژه

دست راستش مجروح شده بود آمده بود ملاقات آیت الله خامنه ای که آن موقع رئیس جمهور بودند وقتی آقا او را دیدن خوشحالی را در چهره شان میدیدی خیلی گرم با او معانقه و روبوسی کردند حدود نیم ساعت با هم بودن شب پیش من ماند. تا ساعت یک نیمه شب مرتب این طرف و آن طرف تلفن میزد و کارهایشان را دنبال می‌کرد و در ضمن دستوراتی هم می داد

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ آبان ۹۹ ، ۱۲:۲۸
مجید روزی

حماسه سرلشکر شهید محمود کاوه قسمت چهل و چهارم

راز آن دستور بخش دوم گل از گل محمود شکفت به خاک سجده افتاد و خدا را گویی از اعماق وجودش شکر کرد ما هم از خوشحالی او شدیدٱ خوشحال شدیم بقیه هم مثل من دوست داشتند راز. آن دستور را بدانند بعد از آن کاوه بدون معطلی راه افتاد سمت روستاهایی که توی شیار و زیر پای دشمن بودند ما هم دنبالش رفتیم می دانستیم آن جا عده‌ای از کردهای محارب و عراقیها هستند باید قبل از آنکه بتوان فرارکنند و

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ آبان ۹۹ ، ۱۳:۵۲
مجید روزی

 

قسمت چهل و چهارم راز آن دستور

بخش اول زمستان ۱۳۶۳ یک روز خبر رسید که یک گروهان از نیروهای گیلان تو ارتفاعات سیاه کوه بانه گرفتار یک کمین شده اند ضد انقلاب به طرز فجیع چند تا را شهید و بقیه را هم اسیر کرده بود یکی از مخبر ها خبر آورده بود که پیکر شهدا تو محل درگیری مانده و احتمالش هست دشمن از آنها سوء استفاده تبلیغاتی بکنه و احتمال دیگر هم اینکه جنازه‌ها را ببرند جای دیگری همان روز برای نجات اسرا و آوردن جنازه ها با ۳ گردان از پادگان راه افتادیم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ آبان ۹۹ ، ۱۰:۱۴
مجید روزی

 قسمت چهل و سوم عکس العمل حساب شده 

حول وحوش عملیات قادر بود یک روز ۱۰ تا۱۵ کامیون پر از مهمات وارد پادگان شدند قرار بودبار آنهاتوزاغه مهمات پادگان خالی شود اما مسئول تدارکات لشکر ویژه مانع شد گفت دستور عوض شده باید اینها رو ببرند منطقه عملیاتی راننده‌ها تا این رو شنیدن بنای اعتراض را گذاشتند گفتن ما وظیفه داشتیم فقط تا اینجا بیاییم دیگه بقیه اش به ما مربوط نیست آنها حدود ۳۰ نفر بودند وقتی فهمیدند دستور جدی است دامنه اعتراضات را بیشتر کردند

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ مهر ۹۹ ، ۱۹:۴۷
مجید روزی

حماسه سرلشکر شهید محمود کاوه (۴۲)افسرکارگشته

سه شنبه, ۲۹ مهر ۱۳۹۹، ۰۴:۰۹ ب.ظ

حماسه سرلشکر شهید محمود کاوه قسمت چهل و دوم افسرکار کشته کاوه احساسات عجیب روی مساله انضباط داشت چنان انضباطی را در پادگان به وجود آورده بود باعث تعجب همه خصوصاً فرماندهان رده بالای ارتش مثل صیاد شیرازی بود آنها هر وقت به مقر لشکر می‌آمدند می‌گفتند کاوه مثل افسرهای کار کشته است که همه چیز را زیر نظر دارد و کوچکترین مسئله ای از نگاه تیزبینش دور نمی‌ماند خود ما هم اینجا از بازدیدها و جلساتی که داشت به راحتی می فهمیدیم او از انضباط ظاهری ما مثل

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ مهر ۹۹ ، ۱۶:۰۹
مجید روزی

حماسه سرلشکر شهید محمود کاوه (۴۱)جنگ روانی

يكشنبه, ۲۷ مهر ۱۳۹۹، ۰۹:۱۷ ق.ظ

سرلشکر شهید محمود کاوه قسمت چهل و یکم جنگ روانی سال ۱۳۶۳ که وارد تیپ شدن بسیاری از شهرهای کردستان آرام شده بودند ضد انقلاب آواره کوه ها و روستاهای دوردست شده بود و دیگر از درگیری های آنچنانی خبری نبود امنیت و آرامش طوری در شهر حاکم شده بود که نیروهای نظامی به راحتی می توانستند رفت و آمد کنند من ازاوضاع سخت و اسف‌بار روزهای اول غائله کردستان چیزهایی شنیده بودم از اینکه بچه‌ها با کمترین نیرو و امکانات جلوی ضد انقلاب قد علم کردند و از اینکه محمود با چه تدابیر و فداکاری های امنیت را به سقز و شهرهای دیگر برگردانده بود

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ مهر ۹۹ ، ۰۹:۱۷
مجید روزی

حماسه سرلشکر شهید محمود کاوه قسمت چهلم مسکن آسمانی وقتی تازه جذب نیروهای کادر سپاه شده بودم از وقتی محمود با خانواده ما و صلت کرد خیلی دوست داشتم بروم تیپ ویژه شهدا و در کنارش باشم اما هر بار که می رفتم پیش مسئول واحد و میخواستم من را به جبهه اعزام کند بی برو برگرد مخالفت می‌کرد هر بار که علت مخالفت را می‌پرسیدم کمبود نیرو واحد تدارکات را مطرح می کرد و می گفت اصلاً راه ندارد همان ایام یک روزمحمودبرای جلسه به واحدمان آمد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ مهر ۹۹ ، ۱۴:۳۸
مجید روزی

حماسه سرلشکر شهید محمود کاوه قسمت سی و نهم

قربان سر کاوه

بیست سی نفر ضد انقلاب رفته بودند روستای زیراندول به حساب خودشان ترفند زده بودند تا از چنگ نیروهای تیپ ویژه شهدا فرار کنند اندکی از شگردها شان بود وقتی عرصه را تنگ می‌دیدند و فرار می کردند و می رفتند داخل روستا آن وقت اسلحه هاشان را توی طویله ای قایم می‌کردند و مثل بقیه مردم می‌آمدند وسط روستا اگر کمک بعضی از اهالی روستا نبود شناسایی شان خیلی مشکل می شد آن روز تو رسیدیم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ مهر ۹۹ ، ۱۲:۵۵
مجید روزی

حماسه سرلشکر شهید محمود کاوه (۳۸)فرمانده عجیب

پنجشنبه, ۲۴ مهر ۱۳۹۹، ۱۲:۵۱ ب.ظ

 قسمت سی و هشتم

فرمانده عجیب مدام خبر میرسید ضدانقلاب در محور گشکی مستقر شده می گفتند داد مردم را درآورده اند آنطور که ما فهمیده بودیم به زور از آنها پول و غذا می‌گرفتند به زن و بچه هایشان هم رحم نمی کردند مرکزشان در روستاهای میگسار وسیویه بوداین دو رستا جاده ماشین رو نداشتند و علاوه بر این کلی هم از شهر و جاده اصلی دور بودن مردم آنها با الاغ و قاطر رفت و آمد می‌کردند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ مهر ۹۹ ، ۱۲:۵۱
مجید روزی